panti.penti

1) قبلی غذا میباس رف دسشویی
2) بغل دسی بزرگونی مجلس می باس وایساد ( اونجا سفره پر رنگ ترس)
3) اول مرغ ا کباب ا ماهیا وردار بدی برنجا بکش(تو نسخه اصیل تر میگن اصی برنج نکش)
...

vaaaaaaaaaay jOone man boroooooooooooo edame matlab axe

قد نصف من!وزن200کیلوووووووووووو!!!! با چنان اعتماد به نفسی شلوار جین میپوشه بیا و ببین آخرش اینه که سر کلاس بترکه آبروت جلو دخترا بره دیگه

تا حالا خر گازت گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این اتفاق واس یکی از دوستام افتاده بود بنده خدااااااااااااااااااالی جون دیگه نمیگم کجاتو گاز گرفتهعب نداره کلا منم با حیوونا میونم زیاد خوب نیست!خر که دیگه جای خود دارد!ی بار طمع زیادی کار دستم داد وقتی میخواستم سواری بگیرم ی لگد نثارم کرد هوارم تا آسمون رفت هیچ وقت یادم نمیره که چقد گریه کردم

 آیا می دونین اولین کسی که عبارت «مردا همه مثل همن» رو به کار برد، یه زن چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟

تو خیابون یه تصادف شده بود. همه جمع شده بودن. منم برای اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم «برید کنار، برید کنار من پدرشم» وقتی که رسیدم دیدم اونی که تو خیابون افتاده الاغه!

سال ها گذشت و گذشت و گذشت و ساندیس ها کماکان تولید شدند و تولیدکنندگان نوشتند از «اینجا» باز کنید و مردم همچنان از «آنجا» باز کردند!

زهرا  خواهرمومیگم شیطون مث خودممیگه توکلاسشون ی ناصری نامی هست:هر معلمی میاد سر کلاس میگه خانم اجازه ما 2سال دیگه تافلمونو میگیریمخب آفرین ما بهت افتخار میکنیم! زهرا میگه آخه سطح من بالاتر از تواه اونوقت تو چطو زودتر از من میخوای تافل بگیریسر همین زنگای ورزش میگه شعار میدم ناصری قهرمان تافلیه شهرمانبرگشته به معلم میگه خانم اورانیوم واس جدول تناوبیه؟؟؟؟؟؟الله اکبر پ ن پ واس جدول ضربه

اینو مامانم تعریف میکرد میگفت:تومدرسه شون رفته بوده نماز جماعت ادم پشت امام جماعتشون! میگفت همچین که میخواستم برم تو سجده از بوی جورابش مغزم سوووووووووووت میکشید خیر سرت همیشه آلبوم پندو اندرز میدی بیرون النظافت من الایمانمامانم که به شدت قاط زده بوده برای نماز عصر تصمیم میگیره جاشو عوض کنه که مدیرشون مث عجل معلق میاد میگه خانم فلانی کجا؟شما اینجا بمونید بچه ها حواسشون جای دیگه پرت نشه!!!آخی مامانی درکت میکنم

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يک پاکت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر».
وضعیت غیرعادی اونو نگران کرد
 با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند...

دیروز تو کلاس ریاضیات مهندسی پسرا هی میگفتن استاد جون هر کی دوست داری زود تمومش کن فوتبال داره باس زود برسیم خونه!حالا استاد شروع کرده بازی کی با کیه؟!استاد ایران-کره!عجب کجا بازی میکنن؟ استاد تو ورزشگاه آزادی!که اینطور!واس چی بازی میکنن حالا؟!!!!!استاد مقدماتی جام جهانیه!جام جهانی چه سالیه؟استاد 2014.به به ایران چند امتیاز داره؟استاد ایران4 کره7 ینی ایران همه بازی هارو مساوی کرده؟ نه استاد برای اولین بار از لبنان گل خوردیمو باختیم؟باختیم؟!!!استاد اصلا دوس داری بشینم برات اشکالات تاکتیکی و فنی تیمو تو اون بازی  تحلیل کنم!!!!دهنمون سرویس شد چقد سوال میپرسیییییییییی استاد بنده شخصا غلط کردم نمیخوام برم فوتبالو ببینم شما درستو بدهحالا مگه تموم میکنه!اصلا میدونید کشور کره قبلا فقط یکی بوده و بعد از جنگ جهانیه دوم به دو قطب شمالی جنوبی تقسیم شد؟!در سال 1945چن تا از کشورا دو قطبی شدن از جمله آلمان!یکی از پسرام برگشت گفت الان فهمیدم چرا میگن خراسان شمالی خراسان جنوبی!ماجرا  به اینجا ختم نشد فقط میخواستم در جریان باشید که ما چی کشیدیم!!!!!!!!!

ههههه اینو فاطمه تعریف میکرد واسمون!!! میگفت تو کلاس ریاضی بوده یکی از پسرای هرکولشون وقتی میخواسته بیاد تو کلاس درو از جاش کنده وارد کلاس شدهبه فاطمه گفتم احیانا اسمش بهداد سلیمی نبودالبته اینم بگما من خودم قهرمان پرتاب دیسک بودم ی دوره ولی شانسمو تو کندن در امتحان نکردم

 

دو کار در این دنیا خیلی سخته.

اول اینکه موضوعی را که در ذهن توست در ذهن دیگری وارد کنی،

دوم پولی را که در جیب دیگری است در جیب خود وارد کنی.

اگر کار اول را خوب انجام دهی معلم هستی،

اگر دومی را خوب انجام دهی بیزنس من و تاجر هستی.

اگر هر دو را بخوبی انجام دهی زن هستی و

اگر هیچ یک از دو کار را نتوانی انجام دهی میشی شوهر

بهزيستي نوشته بود:
شير مادر ،مهر مادر ،جانشين ندارد
شير مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد
پدر يک گاو خريد
و من بزرگ شدم
اما هيچ کس حقيقت مرا نشناخت
جز معلم عزيز رياضي ام
که هميشه ميگفت:
گوساله ، بتمرگ!

جون من برو ادامه مطلب اگه کف نکردی هر چی میخوای به من بگو

حالا من هی میخوام هیچی نگم نمیشه!من این حرکت رو محکوم میکنم!اون روز بچه ها برا چک کردن گزارش کاراشون شدیدا به لپ تاپ احتیاج داشتن. رفتیم به یکی از این پسرا گفتیم آقا شما ی عنایتی بفرما لپتو ی ی ساعت بده دست ما آقا رفته لپ تاپو آورده با ی قیافه اینجوری خودم میام ازتون پس میگیرم!خب حالا نیومدیم نیومدیبعد نیم ساعت آقا تشریف آوردن پاشید پاشید لپ تاپمو خراب کردید!ینی چی اونوقت!!!!!!!!!!!!!منم برگشتم بهش گفتم خودتو لپ تاپت رو هم چند؟هههههههههبرگشته میگه فحش میدی؟ گفتم پ ن پ دارم باهات شوخی شهرستانی میکنم!همه برو بچ اینجوری بودیم اونم اینجورییاد بگیره که دیگه کاره خوبشو با منت گذاشتن از بین نبره!ولی خودمونیم آدم تو تاکسی سر پا وایسته اینجوری ضایع نشه

،                                     

      ♥♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 یه استاد فیزیک داریم،خدا وکیلی زبون من یکی که تو کلاس ایشون بند میاد اون روز داشت میگفت آقایون چشم چپشون سطح و میبینه راسته ام عمقو حالا چون آقایون دید عمیقی دارن خانمام سر همین آرایش میکنن استاد همه که مث هم نیستن!!!!!!!!!حالا راز این که شما ی شوهره مهربون داشته باشید اینه ک چشم راستشو بزنید کور کنید!!!!! استاد حالا ما اد میریم همین پروژرو رو شویرمون پیاده میکنیم، والا قانون هوک کیلو چند

ههههههه! وای خدایا چه حالی میده حال این پسرارو بگیری

نمیدونم هفته پیش بود یا 2هفته پیش بود! حالا بگذریم مهم اینه که  چهارشنبه بود تو کلاس مدار بعد 1ساعت خروپف  استاد گفت خستتون کردم پاشید برید یه نفسی تازه کنید برگردید. منو فرنازو فاطمه و سیما درو از تو قفل کردیم و طبق معمول مشغول تبادل اطلاعات خاک برسری بودیم که!ههه! یه پسره از پشت شیشه در داشت مارو دید میزد!فضول

برگشت بهمون گف دارید چیکار میکنید؟!!!!!!!!!!!! منم گفتم بیا تو داداش کار بدی نمیکنیم!!با چنان فشاری دستشو انداخت رو دستگیره که حال مارو بگیره درم باز نشد.قیافه ی ما اینطوری بود اون فضولم اینجوری

به دلیل اینکه برو بچ خیلی اصرار کردن داستان های یونی رو بنویسم منم روشونو زمین نداختمو گفتم چشم!!!!الکی. چه کنیم دیگه خراب رفیقیم ولی ن ایشالا که این اتفاق به زودی قراره بیفته! منتظر باشید...