آقا جونم براتون بگه دیروز تو یکی از پاساژا داشتم فر میخوردم
که ناگهان یه پسر بچه اومد چسبید بهم گفت خاله ی فال ازم بخر خونوادم گشننو از این حرفا که اشک آدم در میااااااااااد
خخخخخخ حالا بچه رو میدیدیا 3برابر من وزنش بود بچم غصه خورده بود خب
بگذریم بش گفتم حالا چند میدی گفت خاله 5تمن
بش گفتم ولمون کن بابا 5تمن بدم به ی تیکه کاغذ خلاصه از پسر بچه اصرار از منم نشنیدن خاله آرزو میکنم خوشبخت شی
بش گفتم بیا هزار بدم دست از سرم وردار میگف نه مگه من گدام بابا تعصبمن نمیدونم کجای قیافم شبیه خیراست هر کی از را میرسه از من کمک مالی میخواد خخخخخ بابا من خودم هشتم گرو نهمه
ولی گفتن نداره چندتا بچه الان تحت سرپرستی منن 
با کمیته امدادم دستم تو کاسست شمام از این کارا بلدین؟
ولی خودمونیم تصمیم گرفتم چندتا پیرینت ازاین فال حافظ بگیرم بیوفتم تو خیابون پول خوبی توشه مطمعنم کسی دست رد به سینمون نمیزنه
نظرات شما عزیزان:
.gif){kind=small}
پیر شی جونتو شهر ما از این پسرایی که میگی اصن پیدا نمیشن .
اخرش نگفتی فالتو گرفت یا نه؟؟؟؟؟
راستی هر موقع کارتو شروع کردی خبرم کن تا بگم فال منو برابچ رو
پاسخ:نه بابا فال نگرف به جاش چسبیده بود به جیبم اونو گرفته بودخخخخخخ
