سوال امتحانی غضنفر !
۱۲۴۰۰۰ پیغمبر را نام برده و توضیح دهید !
.
.
.
*۱۴۱*تست عشق# !
انتقال اعتبار انجام شد
مبلغ: ۲ تا بوس آبدار
کارمزد: ۱ بغل محکم
موجودی جدید : یه عشق شگفت انگیز !
.
.
.
دانشمندان تشخیص دادن علت ۹۹ درصد از بی وفایی ها
بی شارژیه !
.
.
.
چنگال چیست !؟
وسیله ای بلاتکلیف بر سر سفره غضنفر اینا !
.
.
.
حیف نان خیلی چاق بوده
جلو دوستاش می ره رو ترازو ، واسه اینکه ضایع نشه شکمش رو می ده تو !
.
.
.
به سیاوش قمیشی میگن صبحونه چی میخوری !؟
میگه : عسل بانون . عسل بی نون . عسل کیک !
.
.
.
تنهای اول ! ، هیچکس همراه نیست !
ادامه در لینک زیر
.
.
.
مرسی خوبم ، شما خوبی !؟
چه عجب یادی از ما کردی !؟
طرح شرمنده سازی دوستان !
.
.
.
دوست عزیز ، به علت مشغله زیاد از سر کار گذاشتن شما معذوریم !
.
.
.
هر وقت غضنفر بهت زل زد ، نپرس چته !
چون چ و س ی د – ه !
میخواد ببینه فهمیدی یا نه !
.
.
.
چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم؟
خاک بر سرش !
.
.
.
به حیف نون میگن اصول دین رو نام ببر میگه :
توحید، نبوت ، امامت ، ونک ، رسالت !
.
.
.
حیف نون داشته تو خیابون به یه دختر نگاه می کرده !
یکی بهش میگه مگه تو خواهر و مادر نداری !؟
میگه چرا ، ولی به این خوشگلی نیستن!
.
.
.
مبانی کامپیوتر:
آن بخش از یک سیستم را که میتوان با چکش خرد کرد ، سختافزار !
و آن قسمت را که فقط میتوان به آن فحش داد، نرمافزار میگویند!
.
.
.
یه روز ۴۰ تا کله رو با ۴۰ تا پاچه میندازن تو دیگ
از حیف نون می پرسن از کجا بدونیم کدوم پاچه مال کدوم کله است؟
حیف نون میگه :
زیر پاهارو قلقلک میدیم، هر کله ای که خندید می فهمیم مال اون پاچه است!
وقتی کسی به دل نشست ، نشستنش مقدس است ، حتی اگر نبینمش ، همین برای من بس است .
گرچه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم ، دل به پیامی که نمیدی بستیم .
همه در دایره ی دوست گرفتار شدند ، بی نوا دل که در این دایره پرگار نشد ، عاشقان سایه گریز و سایه ی یار شدند ، یار از خون دل عشق خبردار نشد ، چشم ها مست ز هوشیاری و در خواب شدند ، خواب از یاد رخ دوست بیدار نشد .
داستان زندگی من قصه ای است که متن آن وجود توست و پایانش نبود توست .
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد ، چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد ، پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند ، چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد .
دلم با عشق تو عاشق شد ، تمام لحظه هایم بهترین شد ، ولی بی مهریت کار دلم ساخت ، دل تنهای من تنهاترین شد .
دوست داشتن همیشه گفتن نیست ، گاه سکوت است و گاه انتظار .
خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ، ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت .
عشق فرآیندی است که در طی آن من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات نزدیکتر شوی ، نه آنچه من می خواهم .
شمع سوزان توام اینگونه خاموشم مکن ، از کنارت رفته ام اما فراموشم مکن .
یه من به تو یه فاصله ، نه نشد ! بی من یه تو یه فاصله ، نه نشد ! بی تو یه من یه فاصله ، بازم نشد ! یه من یه تو بی فاصله ، حالا شد !
هیچوقت قول یک پسر بچه را جدی نگیر اما همیشه از تهدیدات یک دختر بچه بترس . (الکساندر دوما)
زمانه ازم پرسید که چه کسی رو بیشتر از همه دوست دارم ؟ من درباره ی تو چیزی بهش نگفتم ، آخه این رسم زمونست که هرکی رو که از همه بیشتر دوست داری ازت میگیره .
اینجا یکی برای خودش تار میزند ، اینجا یکی از عاشقیش جار میزند ، اینجا غریبه ها همگی آشناتر اند ، رویای دوست بر در و دیوار میزند ، لب ها به زور رژ همگی سرخ و رنگی اند ، دلبر به جای گل به سرش خار می زند ، حاکم برای عشق خودش حکم میکند به مرگ ، دل را به جرم عاشقی اش دار می زند .
فقط دریا دلش آبی تر از من بود ، و من از دریا ، دلم دریا ، فقط این را ندانستم ! چرا گشتم چنین تنها تر از تنها ! به هر آبی شدم آتش ، به هر آتش شدم آبی ، به هر آبی شدم ماهی ، به هر ماهی شدم دامی ، به هر نامحرمی ساقی ، به هر ساقی می باقی و تو این را ندانستی ! چرا گشتم چنین عاصی ؟
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز میشود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشک می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم . (هلن کلر)
بسیاری از مردم لایه ی نقره را در انتظار طلا از دست می دهند .
وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما می دهد ، هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید .
گریستن خوب نیست مگر بشود جوری گریست که چشم ها نفهمند .
آنکه می خواهد روزی پریدن آموزد ، نخست می باید ایستادن ، راه رفتن ، دویدن و بالارفتن آموزد ، پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند .