فال موسیقی

 

فال موسيقي...

 

قبل از اینکه ادامه رو بخونی یکی از سازهای زیر رو انتخاب کن:

سنتور.....گیتار..... پیانو....سه تار....ارگ....ویلون.....دف... آکاردئون...شیپور

.
.
.


ادامه مطلب
[ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

بله دیگه اینجوریاست...

دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟! 
گفتم:ببخشید چی واقعا؟! 
گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد
گفتم:بله گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید
گفتم:آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه! 
گفت:کمه؟
ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم:برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه آره تو راست میگی.....


[ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

یکی از فانتزیام اینه : 


رفیقم اومد یهو ضارپ بزنم تو گوشش

 
بعد بشینم عینهو مجید خراطا اینو براش بخونم : 

 

.

.

 اینو زدم تا بدونی موقع رفتنت نبود 

خدانگهدارت باشه گرچه دلم راضی نبود 

حق نداری که بگذری از حرف من به سادگی

زدم که یادت بمونه هر جا میری باید بگی

بعد بشینیم باهم زار زار گریه کنیم بعد جای افق(کپنش تموم شده بود)
 
تو اشکامون غرق بشیم 

 


یکی از فانتزیام اینه که دختره همسایمون واسمون نزری بیاره
بعد من درو باز کنم اونم با لبخند و ناز کردن بگه سلام شاهین بفرمایید نزریه 
 منم یه دستی به سیبیلام بکشم (:d   

 بگم اولا بگو آقا شاهین زِبـونت عادت کنه ضعیفه 
  بعدشم برو به ننت بگو امشب میایم خواستگاری

 

اونم چادرشوم بکشه رو صورتش بگه وایییی ذوق مرگ شه
بدووه بره سمت پله ها پاش گیر کنه با مُـخ بره تو شیشه خونش بپاچه توی راه رو ، اصن همون بهتر که مـُرد دخـتره ی خـنگ :| منم از همین بغل برم تو افق محو شم :d


یکی از فانتزیام اینه که دکترای داروسازی داشته باشم
بعد یه روز صب که دارم میرم بیرون در پارکینگو که باز میکنم 
که برم بیرون هم زمان دختر همسایمون با ماشین بخواد بیاد داخل ...
بعد ماشینامون شاخ به شاخ بشن بعد از تو ماشین به هم خیره بشیم
بعد عاشق بشیم 
بعد همون موقع به ضرب گلوله کلت کمری کالیبر 50 کشته بشم 
دختره پیاده بشه بیاد بالا سرم بگه عزیزم تنهام نذار 
منم در حالی که دارم جون میدم به افق خیره بشم بعد تموم کنم


سوال شده که چرا دکترای داروسازی داشته باشم؟!
به نکته خوبی اشاره کردید
ولی 100 بار گفتم تو مسائلی که به شما مربوط نیست دخالت نکنین روحمم که رفت همون جای همیشگی تو افق

 

[ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

همه مهندس برقا :دی


یه شب سه نفر برای خوش گذرونی میرن بیرون .... و حسابی مشروب میخورن و مست میکنن ... فرداش وقتی بیدار میشن توی زندان بودن ...
در حالی که هیچی یادشون نمیومده اینو میفهمن که به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم شدن ....

نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن ...
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....

به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن ....
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق درس خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی ....

[ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

رنگ اسم شما چیست؟

ادامه ی مطلب


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

اس ام اس های داغ امروز

ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﺳﺘﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﺎﺭﻩ
ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ یا اتوبوس ﻫﺴﺖ ﺩﺭ هیچ عملیات مافوق سری نیست !
.
.
.
داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا ؟؟!
گفتم بیرون !
برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا !
.
.
.
تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید
ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!:)))
.
.
.
پانتومیم بازی میکردیم دخترخالم رفت هی ادا اطوار در اورد
بعد سه رب هیشکی نفهمید اخر گفتیم خب چیه؟
گف تیکه کلام مهران مدیری که میگف میشه بسه؟
.
.
.
تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا”
کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست!
.
.
.
یادتون باشه ” از اومدن یکی تو زندگیتون ذوق مرگ نشین…
تا وقتی که تنهاتون گذاشت و رفت….دق مرگ نشین……!
.
.
.
لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون
موقعِ تماشای تلویزیون هست،
توی تماشای خود تلویزیون نیست !
.
.
.
یکی از دشواریها زمان بچگیم این بوده که نمیدونستم
خوشگل درسته یا خوشکل…O_o
.


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

جوک های دانشجویی

 

یکی‌ از سرگرمیام اینه سر امتحان الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی‌ کفه دسم نیست ، بعد بش بگم ضایع شدی خخخخخ
اصن به عشق همین حرکت میرم دانشگاه!!
☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣
میگن تو بهشت وقتی‌ سر کلاس می‌خوابی ، استاد میاد پتو میندازه روت ، هیچکسم حرف نمیزنه تا تو راحت بخوابی 
☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣

سر جلسه امتحان یه دختره بغل دسته من نشسته بود قیافش از اون درس خونا نشون می داد ، گفتم لااقل ۲۰ نگیرم ۱۷که رو شاخشه خلاصه کلی باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو این حرفا !
هیچی دیگه تا برگها رو اوردن دیدم بلند شد برگهارو پخش کرد و گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه  .

☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣                                                           

طرز نمره گرفتن پسرا ودخترا از استاد مرد :
پسرا : استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم میدم مادرم مریض بابام مرده ۲ شیفت کار میکنم واسه همین نتونستم خوب درس بخونم !
دخترا : اســـــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!
☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣☣

 


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

راز آفرینش

 

 

 

 

پسرا جنبه داشته باشین

 

[ سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

سلام

 

سلام!

متاسفانه اونقدر سرم شلوغه که دیگه شاید هر ۱۰ سال یه بارم نتونم آپ کنم!
نظرام بد جور بالا رفته و نمیدونم چه خاکی تو سرم بریزم!!

 

                                         شاید وبم رو ببندم!

ببندم!؟

دوستتون دارم دوستای خوبم

 

          ممنون که توی این مدت وقتتون ر وبرای خوندن مطالب من گذروندین!

امیدوارم تونسته باشم یه لبخندمهمونتون کرده باشم!

متنایی رو که امروز گذاشتم واستون حتما بخونین خدا وکیلی کرکر خندست

دوستانی که منو میشناسن در جریانن که به هیچ عنوان چیز شعر نمیگم و تمام این مطالب و با عشق واستون میذارم که لذت ببرین چون خودم ازشون لذت بردم

اون دسته از دوستانم که به من لطف دارن عارضم بنده به خدمتشون که باور کنید خیلی دلم میخواد تن تن آپ کنم ولی واقعا وقت نمیکنم به بزرگیتون ببخشین

 

 

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

شجاعت!

اگر دونفر از یه پرتگاه آویزون بودن وتو فقط میتونستی یه نفرشون رو نجات بدی

          اونی که دوستت داشت رو نجات میدادی یا اونی که دوستش داشتی؟!

هشدار!

افراد متاهل از دادن این پاسخ خودداری فرمایند!

و اینو بدونید که شما اجازه دارید فقط ۱ نفر رو نجات بدید پس خواهشا جو نگیردتون که ادای فیلم هندی یارو دربیارین!

فقط یه نفر!
سوال خرکی هم نپرسین!

 

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

فقط برای خندیدن

از دانشگاه اخراج بشم اگ خالی ببندم!!

عاغا امتحان انقلاب داشتم استاده هم از اون خفنا!شنیده بودم ترم پیش از 50 نفر 30 نفره رو انداخته بقیه هم ده دوازده شدن!!!طول ترم که کلا سر کلاساش خاب بودم یا می پیچوندم!!!!(اینقد ک درسش جذاب بود منم ک شیفته ی علم!!)خلاصه شب امتحانش رسید و منم با کلی نذر و نیاز و جزوه هایی ک به بدبختی گیر آورده بودم نشستم به درس خوندن!!!2 صفه ی اول و خوندم دیدم ن فایده نداره!!!کلی کاغذ سفید در ابعاد 5 در 5 درس کردم و تا صب نشستم به کپی کردن مطالب!!!عاغا سر جلسه خدایی بود یک جای باحالی نشسته بودم ک هیشکی نمتونس منو ببینه!! خلاصه کل جوابارو از رو همون برگه ها پیست کردم رو پاسخ نامه!!!
خوشال و سر مست اومدم بیرون و پز میدن ک 20 میشم و چ امتحان آسونی بود!!بد از ی هفته رفتم پروتالم رو چک کردم میبینم زده نمره انقلاب 13.5!!!!!!ینی آب تودهنم خش شد!!!!اعتراض نوشتم استاد محترم با توجه ب اطمینان!!!در کسب نمره ی کامل لطفا در تصحیح برگه ی این جانب تجدید نظر فرمایید!!!!!(ینی در این حد بچه پررو)2روز بد استادم جواب گذاشته تو پروتالم که:دانشجوی عزیز سر جلسه بالای سرت دوربین مدار بسته بود!!!ننداختمت که دگ چشمم تو چشمات نیفته!!!
من::((((((((((((((((((
استادم :$
دوربین :))))))))))
رییس دانشگاه فردوسی @@

 

?.غضنفر وایستاده بوده تو صف اتوبوس، میبینه نفر کناریش یک کتاب کلفت دستشه، روش نوشته فلسفه و منطق. ازش میپرسه: ببخشید قربان، این یعنی چی؟ فلسفه و منطق دیگه چیه؟! یارو میگه: ببین، مثلا شما تو خونتون آکواریوم دارین؟ غضنفر میگه: آره. یارو میگه: خوب تو آب این ماهی رو عوض میکنی؟ بهش غذا میدی؟ غضنفر میگه: خوب آره. میگه: چرا؟ میگه: آخه اگه بهش غذا ندم که میمیره. یارو میگه: آفرین! پس فلسفه تو از غذا دادن به ماهی اینه که زنده بمونه. غضنفر میگه: عجب! ‌خوب حالا منطق چیه؟‌ یارو میگه: ببین شما اگه خواهرت یک شب دیر بیاد خونه،‌ چی فکر میکنی؟ غضنفر میگه: خوب فکر میکنم کار داشته، دیر اومده. میگه: خوب حالا اگه شب دوم باز دیر بیاد چی؟ میگه: خوب فکر میکنم رفته خونه اون یکی خواهرم. میگه: حالا اگه شب بعد هم دیر بیاد چی؟ میگه: ‌خوب بهش شک میکنم. یارو میگه: هان! یعنی از لحاظ منطقی شک میکنی که چون خواهرت هر شب دیر میاد، لابد کار بد میکنه. غضنفر میگه:‌ آهـان، پس فلسفه و منطق اینه! بعد از یک مدت غضنفر میره یه کتاب فلسفه و منطق میخره، رفیقش میبیندش، ازش می پرسه: غضنفر! این فلسفه و منطق یعنی چی؟ میگه: ببین شما تو خونتون آکواریوم دارین ؟ رفیقش میگه: آره. غضنفر میگه: هان! پس خواهرت خیلی بچه بدیه  !!!

:))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

 

?.غضنفر رو می‌برن سربازی، تمرین چتربازی. موقع پریدن که میشه، همه می‌پرن به جز غضنفر. یارو گروهبانه میگه: سرباز بپر!‌ غضنفر میگه: من نمی‌پرم! یارو میگه: یعنی چی؟ گفتم بپر! باز غضنفر میگه: جناب سروان من نمی‌پرم! گروهبانه میگه: آخه چرا نمی‌پری؟ غضنفر میگه: جناب سروان مادرم دیشب خواب دیده که چتر من باز نمیشه و من میفتم میمیرم! گروهبانه شاکی میشه، میگه: مرتیکه چرا مزخرف میگی؟! خواب ننه تو چیکار داره به چتر بازی؟! یالله بپر!‌ غضنفر میگه: نه جناب سروان، مادر من هرچی خواب ببینه درست درمیاد، من نمی‌پرم! آخر گروهبانه شاکی میشه، ‌میگه: ‌بابا اصلاً تو بیا چتر منو بگیر، من چتر تورو می‌گیرم. غضنفر میگه: خیلی خوب جناب سروان، ولی شما نپری ها! خلاصه غضنفر چتر گروهبانه رو برمی‌داره و می‌پره و از قضا چترش هم باز میشه. همین جور که داشته واسه خودش خوش و خرم می‌رفته پایین، یهو می‌بینه یک چیزی از بغلش مثل گلوله رد شد به طرف پایین و گفت: مـــــــــا د ر تـــــو ...!

 

تو خارج : 
boy:hi 
Girl:hi 
boy:how are you? 
... 
Girl:im fine and you 
boy:im good too 
Girl:so nice 
boy:where are you from and how oldare you ? 
Girl:england 22 years old 
boy:ok nice to meet you 
Girl:me too honey 

حالا تو ایران : 
boy:hi 
boy:hiiiii 
boy:slm kardamaaa 
boy:alooooooooo o 
Girl:چی میگی میمون؟؟؟؟ 
:|boy 
:|yahoo 
:|internet 
:|firefox 
:|Modem 
:|control panel 

 

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

داستان سیندرلا2013


*********(سیندرلا )2013**********

سیندرلای بی پدرمادر با نامادریش صغراخانم و 2 تا خواهر ناتنیاش زری و پری زندگی می کرد . صغرا خانم خیلی ظالم بود و سیندرلای پخمه ي خاک برسر هم مثه سگ واسش کار میکرد . خلاصه یه روز شاهزاده خر شد و به مامانش گفت من زن میخوام . مامانش گفت باشه پسرم جمعه, روز تولدت تمام دخترای شهر رو دعوت میکنم خونمون، ازهر کدوم که خوشت اومد بگو برات مخش کنم.بالاخره جمعه شد و روز مهونی ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ،چشم حسودا کور, شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا شده بود یه تیکه ماه .اما صغرا خانم حسود سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا هم کنار شومینه نشست و یه قلیون چاقید و اشک ریخت .یهو جو گرفت که بره مهمونی زنگ زد به آژانس ، آژانس ماشین نداشت و اجباری با پیک موتوری رفت خلاصه وقتی رسید اونجا دید وای چه خبره! جنیفر لوپز اومده بود داشت می خوند زری و پری هم خز بازی باباکرم می رقصیدند . خلاصه یهو شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه 99 دل عاشقش شد . سیندرلا هم با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و رفت پیشش و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهژاده ی عجیجم تفلدت مبالک, منو می گیری ؟شاهزاده هم خر شد و گفت : آره می گیرمت عجق من (عشق)با مشت بزن چشم من..
بعد جنیفرلوپز گفت:" داماد چقدر انتره ، عروس ازون بدتره " (به زبون اونا یعنی خوشگل)به افتخارشون هند هند هند هند هندا شله ....
عیب نداره منم خوب میشم یه روز!!



[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

فاتزی های من!!!!!!!!!


یکی از فانتزیام اینه که...
.
.
تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...
برو از خدا بترس.... :|



آقا یه پراید خریدم 8میلیون همه گفتن گرون خریدی میتونستی ارزون ترم بخری.
الان یک سال سوار شدم رفتم قیمت گرفتم ببین چنده.
یارو گفت چهارده میلیون و ششصد خریدارم.تازه میخواست سرم کلاه بذاره. یعنی پراید سودش از سکه هم بیشتر شده.
یکم دیگه واسم شاید به 40--50 میلیونم رسید.


یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونهام پارچه سفید بکشم....
وقتی برگشتم بتــکونمشون و خـــاک باشه منم سریع تو گردو غبار محو بشم!!




ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

مرد: عزیزم از وقتی میری ورزش هیکلت خیلی قشنگ شده!
زن: از اولشم هیکلم قشنـــــــــــــــگ بووووووود!
مرد: اون که ۱۰۰%… هیکلت همیشه قشنگ بوده…
اصلاً من هیکلت رو روز اول دیدم خیلی خوشم اومد…!
زن: یعنی به خاطر هیکلم، فقط با من ازدواج کردی ؟
خیلی هیــــــــــــزی!
مرد: نه عزیزم، عاشق اخلاقت شدم که باهات دوست شدم…
هیکلت واسم مهم نبود!
زن: یعنی چی؟!
پس این همه ورزش میرم، برای کی میرم برا عمم؟!
هیکلم برات مهم نیست؟!!
مرد: عزیزم، موقع دوست شدن مهم نبود، الان که هست…!
زن: یعنی الان میرم ورزش، برات بی اهمیت میشم؟!!
مرد: فدات شم، قربونت بشم، همه چیزت، تمام وجودت، همه خصوصیاتت، برام مهمه!
زن : یعنی باید همه خصوصیات خوب رو داشته باشم که دوستم داشته باشی؟
خیلی نامردی…
چیه پای کسی درمیونه؟؟!!
مرد: بابا، جان مادرت بیخیال شو، چه غلطی کردیم تعریفتو کردیماااا؟؟!!
زن: دیدی… دیدی…
پس از اول درست حدس زدم که یه ریگی تو کفشته که داری ازم تعریف می کنی؟!
برو از جلو چشام دور شو…
یه چند ساعت نمی خوام قیافتو ببینم…

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

تست هوش!

یک زن در مراسم ختم مادر خود، مردی را می بیند که قبلا او رانمی شناخت.
او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است.
او با خود گفت او همان مرد رویایی من(زیاد به دل نگیرین زنها اگه رفتگر رو هم ببینن همین فکرو میکنن) است.

و در همان جا عاشق او می شود.
اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند.
چند روز بعد او خواهر خود را می کشد.

به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟
چند دقیقه با خود فکر کنید و جواب های خود را یادداشت کنید. بعد برای یافتن پاسخ صحیح به پايين همین صفحه مراجعه کنید.

 

.

 

.

 

.

 مطمئنی میخوای جوابو ببینی؟

.

 

.

 

.

 

یه ذره دیگه متفکر شو!

.

.

 

.

 

.

وای با این قیافه متفکر چقدر بامزه شدی!!

 

.

 

.

 

.

آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید آن مرد را دوباره ببنید .

اگر توانستيد به این سوال پاسخ صحیح بدهید احتمالا شما یک بیمار روانی یا psychopath هستید.
یکی از بزگترین روانشناسان امریکایی این تست را بر روی افراد زیادی انجام داد تا به این نتیجه
برسد که چه کسانی پاسخ صحیح می دهند.
نکته ی جالب این كه اکثر قاتل های سریالی به راحتی و سرعت توانستند جواب صحیح بدهند.
بنابراین اگر پاسخ شما صحیح بود احتمالا شما یکی از قاتل های سریالی آینده خواهید بود .

                                     سعي كنيد در رفتار خود تجديد نظر كنيد!!!!

                                                                 

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

آزمون اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج!

با توجه به این که طبق گفته رییس جدید سازمان ملی جوانان، قرار است اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج برای پسران اجباری شود و دخترها تنها اجازه بله گفتن به کسانی را داشته باشند که دوره سه ماهه مهارت های ازدواج را گذرانده باشد.

از این روی، یک عدد آزمون اختصاصی طراحی کرده ایم تا در پایان دوره ، جوانان را با آن محک بزنند و گواهینامه ازدواج را به کسانی بدهند که در پاسخگویی امتیاز خوبی کسب کرده باشند.

* در جاده زندگی مشترک، هر یک از تابلوهای زیر به چه مفهومی اشاره دارند؟

الف. فرمان زندگی را از همان اول، خودت به دست بگیر
ب. اگر پرسپولیسی هستی آن گاه همسرت نباید استقلالی باشد

الف. انتخاب همسر از بین آدمهای برجسته
ب. شکم برجسته ممنوع!

الف. همیشه راه راست را برو
ب. به طرف منزل مادرزن

ازدواج:
الف. آغاز آزاد روابط
ب. ‌پایان روابط آزاد

الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!
ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطرجَمعه!

الف. به سراغ شوهر که می روی تازیانه را فراموش نکن!
ب. کتک زدن ممنوع

الف. همسرت را نپیچان
ب. دم درآوردن ممنوع!

الف. ماه عسل به دریا نروید، غرق می شوید، حسرت به دل می مانید!
ب. زیرآبی رفتن ممنوع

الف. وفاداری در حد سگ
ب. اخلاق سگی ممنوع

الف. به پای هم پیر شوید
ب. پیرتان در می آید!

الف.  ladies next
ب.  محل وقوع عشق های خیابانی

الف. بعد دوسال راه میندازیم یه مخزن گنده جوجه کشی!
ب. دو فرزند کافی است!

الف. همدیگر را دور نزنید!
ب. دور همدیگر بگردید!

الف. هنگام دعوا از چکش استفاده نکنید
ب. زندگی شما به بن بست رسیده است

[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

....

ایـــن روزهـــا فقــط تـــــــــورا میــخواهم فلـــانــــی بـــــه خـودت نــــگیر مـــــــرگ را میــــــــگویم...!! ************ درد می کشمــــ . . . درد !!! هم تلخ است هم ارزان !! همــــ گیراییش بالاستـــــــــــــــ !!! هم اینکه تابلو نمی شومـــ !

هدیه ولنتاین ♥ امسال ولنتاین به جای اینکه پولتون رو حروم کادوهای مسخره واسه شریک آینده مردم بکنید واسه مامانتون یه هدیه شیک بگیرید دستاش رو هم ببوسید.

نمیدانی چطور گیج می شوم وقتی هرچه می گردم معنی نگاهت در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی شود ... !

انکار نمی کنم،زندگی خوب است اینجا همه چیز است آینه،قرآن،ظرفی آب تسبیح،شمع،دیوان حافظ در کنار خوابهای یاسی رنگ! مرا ببین،نگاه کن مرا ار حنجره کوچه صدایت کردم افسوس! میان باد پیچید،همه فریاد من نگاه کن مرا، مراببین در این تنهایی در پشت فاصله ها بالهای چشمانم را می بندم شاید بیایی... تکرار می کنم، زندگی خوب است

همه مرا به خنده های با صدا می شناسند ، این بالش بیچاره ، به گریه های بی صدا !

وقتی تو نیستی زندگی تعطیل میشه کاش میشد زودتر بیایی روزای تعطیل واقعا غم انگیزن ! . . . قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم . . . با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را

[ شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

معلم عجیجم دوست دالم...

[ جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

علی آقا صاحب دوست دختر میشود...:دی

 یه بار علی آقا  با هزار بدبختی  مخ میزنه !!!

خلاصه دختره  این تل میده و میره .علیم با کلی شوق ذوق منتظر اس دادن دختر خانوم!

 بعد از کلی انتظار،دختره اس میده:

سلام اسمت چیه چند سالته

علی 22 یو

اسمت

علی 22 یو

اسمت

علی22 یو

اسمت

 

علی 22 یو

اسمت

علی 22 یو

اسمت

علی22 یو

اسمت

 

و این روند 30 دقیقه ادامه داشت تا علی زنگ میزنه و می فهمید اسم دختره اِسمَت بود

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

 
كتاب: تائو ت ِ چنگ
نوشته: لائوتسه
 
هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطاف پذير نيست.
با اين حال براي حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگري ‌ياراي مقابله با آب را ندارد.
نرمي بر سختي غلبه مي كند و لطافت بر خشونت.
همه اين را مي دانند ولي كمتر كسي به آن عمل مي كند.
انسان، نرم و لطيف زاده مي شود و به هنگام مرگ خشك و سخت مي شود.
گياهان هنگامي كه سر از خاك بيرون مي آورند نرم و انعطاف پذيرند
و به هنگام مرگ خشك و شكننده.
پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده
و هر كه نرم و انعطاف پذير، سرشار از زندگي است.
آرام زندگي كن!
هرگز با طبيعت‌ يا همجنسان خود ستيزه مكن  و گزند را با مهرباني تلافي  کن
_,___

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

شیوه های مخ زدن در کشورهای مختلف

شیوه های مخ زدن در کشورهای مختلف

فرانسه:
پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!
دختر: با کمال میل موسیو!

ایتالیا:
پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس:
پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!

ایران:
پسر: پیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ...
پـــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ...
ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ...
ســــــــــــس ... ســـــــــــــــــــــــــــــــــــس ...
پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ...
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت 10 زنگ میزنم! :|

[ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

paw na paw

    paw na paw


تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟
پـَـ نه پـَـ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم!!!!

یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین دوستم میگه :معتاده؟
میگم پـَـ نه پـَـ میخواد انعطاف بدنشو به رخ بکشه!!!

تو حیاط دانشگاه تو انگلیس دارم با دوستم فارسی حرف میزنم ، یارو اومده میگه خانوم شما ایرانی هستین؟
 پـَـ نه پـَـ انگلیسی هستیم فارسی یاد گرفتیم بتونیم شماعی زاده گوش بدیم!!

نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟
پـَـ نه پـَـ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیادر میره!!!!!

اهنگ اندی تو ماشین گذاشتیم دوستم میگه اندیه ؟
پـَـ نه پـَـ داریوشه، داره خودشه لوس میکنه بخندیم!!!!

با کلی عشق و علاقه به یه بنده خدا گفتم I love you
میگه با منی منم گفتم پـَـ نه پـَـ با پي ام سي ام
...


ادامه مطلب
[ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

جوکای فوق العاده بی تربیتی....

این چیزا خیلی خطرناکه حسن


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟ با اینکه ممکن است اولین واکنشتان به اصطلاح آویزان شدن و سعی در برقراری ارتباط باشد، اما بهترین راهکار این است که واقعیت را بپذیرید و سعی کنید آن فرد را فراموش کنید!

"اگر ندیده بودمت، دوستت نمی داشتم. اگر دوستت نداشتم، عاشقت نمی‌شدم. اگر عاشقت نشده بودم، دلم برایت تنگ نمی‌شد. اما همه این کارها را کردم، می‌کنم و خواهم کرد."

درد دوست داشتن کسی که هیچ علاقه‌ای در قلبش به شما احساس نمی‌کند، نابودتان می‌کند. شما هم کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ پس احتمالاً با احساسات نومیدانه مربوط به آن آشنا هستید. وقتی فکر کنید که آن فرد دقیقاً همانی است که می‌خواهید، این احساسات قوی‌تر هم می‌شوند. بیشتر آدم‌ها با امید اینکه روزی بتوانند آن فرد را به دست بیاورند روزگار می‌گذرانند اما این امیدها هیچ‌وقت به واقعیت بدل نمی‌شوند و آنها را با چشمانی گریان و دلی پردرد بر جای می‌گذارند. عشق نافرجام را همه ما احتمالاً تجربه کرده ‌ایم. منتظر وصال یک عشق شدن ممکن است شکستن قلبتان را به دنبال داشته باشد. با اینکه به نظر دشوار می‌آید اما فراموش کردن و ادامه زندگی بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.


ادامه مطلب
[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

جملات الهام بخش, جملات تصویری
 
[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

من آبی ام اسم تیمم استقلاله جلو تاج وایستادی واست باخت اجباره، بعلهمن یکی از طرفدارای دو آتیشه ی استقلالم ولی بعضی وقتا تو کف شعاراییم که هوادارا میدن مثلا تو دربی دیروز فرهاد باید برقصه یعنی چی نه میخوام بدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

روش های بیدار شدن صبح زود بدون عذاب!

یکی از معضلات کسانی که کار یا درسشان ارتباط مستقیمی با اول صبح دارد، بیدار شدن از خواب است که برای خیلی ها به آن به عنوان یک "عذاب" نگاه می کنند، حال آنکه آنقدرها هم که فکر می کنند این کار سخت نیست.

دل کندن از رختخواب گرم و نرم مسلما خوشایند هیچکس نیست اما از طرفی اگر بخواهیم به کارهای روزانه مان برسیم، باید صبح هر چه زودتر از خواب بیدار شویم که تا آخر شب وقت کم نیاوریم.

در این گزارش به شما شش راه ساده را آموزش می دهیم که اگر به خاطر خودتان آنها را به کار ببرید، صبح ها کمتر عذاب می کشید!

1. از نوشیدنی های کافئین دار بپرهیزید.
حتما میدانید که مطالعات نشان داده است، کافئین قدرت زیادی در پراندن خواب از سر دارد و در واقع مصرف نوشیدنی های کافئین دار برای مبارزه با خواب بسیار خوب است که توصیه می شود برای شب های امتحان حتما از آنها استفاده کنید.

اما برای شب های عادی که باید زود بخوابید و صبح روز بعد هم زود از خواب بیدار شوید، مصرف اینگونه نوشیدنی ها از چند ساعت قبل از خواب اصلا توصیه نمی شود.

2. استفاده از تکنولوژی های روز را در ساعت خواب کمتر کنید.
سعی کنید شب ها کمتر وقتتان را پای فیس بوک، وبگردی و کارهایی از این دست بگذارید چون جذابیت های این نوع تکنولوژی ها و فضاهای مجازی اجازه نمی دهد که به سادگی از آنها دل بکنید و آنقدر شما را غرق در خود می کند که متوجه گذر زمان نمی شوید. در نتیجه دیر می خوابید و صبح زود از خواب بیدار شدن برایتان مثل یک شکنجه سخت و مشکل می شود.

3. قبل از خواب از نظر روحی خود را برای زود بیدار شدن آماده کنید.
قبل از اینکه به رختخواب گرم و نرم خود بروید با خودتان عهد ببندید که صبح باید زود از خواب بیدار شوید یا به خودتان بگویید که من توانایی صبح زود از خواب بیدار شدن را دارم.

اگر به زود از خواب بیدار شدن مثل یک وظیفه و حتی مهارت نگاه کنید، می توانید از پس این کار برآیید.

4. برای روشن کردن لامپ از رختخواب بیرون بیایید!
اراده خود را قوی کنید و صبح که ساعتتان زنگ زد، از رختخواب جدا شوید تا لامپ را روشن کنید. وجود نور و برخاستن از رختخواب به شما کمک می کند تا خواب از سرتان بپرد.

البته قبل از همه اینها حتما یادتان باشد که تنبلی نکنید و خود را از رختخواب جدا کنید.

5. آلارم ساعت یا موبایل را خاموش نکنید.
یکی از رایجترین کارهایی که افراد برای فرار از بیدار شدن از خواب انجام می دهند، خاموش کردن آلارم ساعت یا موبایل است. به این ترتیب خود را از هرگونه صدای گوشخراشی که به آنها التماس می کند از خواب بیدار شوند، نجات می دهند.

اگر می خواهید سر موقع در محل کار حاضر شوید یا به هر کار دیگری که دارید، برسید، باید به خود قول دهید که این کار را تکرار نکنید، والا همان آش است و همان کاسه و مجبورید خیلی سریع حاضر شوید و با عجله خود را به کار و زندگیتان برسانید.

6. آلارمی را انتخاب کنید که عصبی تان نکند.
آلارمی را برای بیدار شدن انتخاب کنید که اذیتتان نکند و تا حد امکان در عین بیدار کردن شما، برایتان آرامشبخش باشد. استفاده از آهنگ ها و موزیک های تند یا حتی با کلام چندان برای اینکه شما را از خواب بیدار کند، توصیه نمی شود چون همزمان عصبی تان هم می کند.

موسیقی های بی کلام و آرام بهترین گزینه برای آلارم موبایل هستند.

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

زن زیباست...

پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانمپسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلیپسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند...


ادامه مطلب
[ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]

بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بلند شد و بوق های ممتد بابام . پریدم تو کوچه میگم چی شده بابا؟ میگه یعنی تو با این هیکل گندت نمی فهمی وقتی بوق می زنم یعنی گوشیمو جا گذاشتم وردار بیار!
   
خدا وکیلی راست میگه نمی دونم چرا اینو نفهمیدم! چند وقتیه خیلی خنگ شدم!!!
   
قربون بابای گلم برم!
..................
   

  ...یکی از دوستام هف هش سال ( یعنی همون هفت هشت سال !) تکواندو کار میکرد. بعدش کم کم به کشتی علاقه مند شد و رفت کشتی. یه چار پین ماه ( یعنی همون چهار پنج ماه !) که گذشت، رفت و تو مسابقات کشتی قهرمانی شهرستان شرکت کرد. بعدازظهر روزی که اولین مسابقشو انجام داد بهش گفتیم چطور بود؟ گفت از مسابقات حذف شدم!
    بعدا کاشف بعمل اومد که آقا وسط کشتی یه
لگد خوابونده تو صورت حریفش طرفو ناکار کرده. حریفشو هم با برانکار بردن تو آمبولانس و بردنش بیمارستان!!!
    خب چیکار کنه… هم اولین مسابقه کشتیش بود
و هم تو فاز تکواندو بوده دیگه… خخخخخخخخخ
    دوسته ما داریم؟
!...


ادامه مطلب
[ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, ] [ ] [ panti ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 15 16 17 18 19 ... 28 صفحه بعد